سلام
دقیقا نیمه ی شعبان دو سال پیش بود که فریاد زدم و به همه گفتم که دوست دارم.
دقیقا نیمه ی شعبان دوسال پیش بود که شکستم...
شاید حتی فکرشم نمیکردم دوسال بعد هنوز هم در پی تو باشم و در حسرت دستات.
اما گذشت این دوسال.
گذشت اما ...یعنی خدا میدونه چند وقته دیگه من بدون تو باید سر کنم...؟؟؟
شاید خود امام زمان(ع) به داد همه برسه و من و تو هم جزء اون همه آدم...
یعنی کی به هم میرسیم...؟
***
چند وقتی بود که سوژه های خوبی تو ذهنم میومدن و به ترانه هم تبدیل میشدن و اما نیمه کاره میموندن . دیگه حوصله ی ترانه گفتنم نداشتم! بهتره بگم حوصله ی خودمم نداشتم چه برسه به ترانه اما دیشب یکی از این ترانه های نصفه و نیمه به پایان رسید و ویرایش شد و الان هم در وبلاگ قرار گرفت.
امیدوارم مثل همیشه شاهد نقدهای مفیدی باشم که بتونه راهنماییم کنه به سمت بهتر شدن.
.::تقویــــــم::.
بدون اینو...که یه روزی و یه سالی , تو یه فصلی...
میگیرم دستاتو آروم , تو به تقدیره من وصلی
یه روز خنده , یه شب گریه , چه سخ(ت) پُر میشه تقویمم
میگیرم دستامو بالا , چه مغرورانه تسلیمم
تمومِ روزای عمرم بدون تو هدر میرن
شبا اشکام بی وقفه , میریزن و سَر میرن
الان چن(د) سالیه که من , دارم روزارو میشمارم
به یادت توی این خونه , عکس تو رو میذارم
گذشت امروز و فردا هم مثه دیروز رد میشه
تمومِ آرزوهامم , زیــــره پام لگد میشه
یه تقویم پر از غصه , سهم من از این دنیاس
هر روز واسه من جمعه س هر شب دلِ من تنهاس...
م ی ل ا د مرداد 1389
-----------------------------------
ویرایش شده ی ترانه ی تقویم رو میتونید در سایت شعر نو بخونید:
www.shereno.com/9007/8450/76952.html
:: موضوعات مرتبط:
ترانه های میـــــلاد ,
,
:: بازدید از این مطلب : 463
|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13