سسلام
این روزا وقتی تقویمو ورق میزنم برعکس گذشته که با دیدن صفحه ی جدید تقویم یه دنیا غم میشست تو چشمام , امیدوارتر میشم.
امیدوارم میشم به روزایی که داره میاد.
اتفاق جالبیه ولی هر سال فصل پاییز برای من پر از امیدواریه و الان در آستانه ی فصل پاییز امیدوارم به یکی از روزای یکی از ماه های فصل پاییز سال 89.
بدون اینو...که یه روزی و یه ماهی , تو یه فصلی ...
میگیرم دستاتو آروم, تو به تقدیر من وصلی...
***
بی توجه به حال و هوای پر امید این روزام یه ترانه ی غمگین گفتم .
لطفا بی رحمانه تر از قبل نقد کنید.
دوست دارم همه نقد کنن.
وقتی کسی رو دعوت میکنم به وبلاگم بدون توجه به اینکه اهل شعر و ادبیات هست , ازش انتظار دارم که دیدگاه خودشو در مورد ترانه ام بگه. گفتنه "خیلی خوب بود" و "موفق باشی" و این تعارفات راضیم نمیکنه .خصوصا دوستای ترانه سرایی که لطف میکنن و تشریف میارن واقعا ازشون انتظار نمیره که برای رفع تکلیف بیان و فقط دعوت رو اجابت کنن .
چون هر ترانه سرا و هر شاعری باید وظیفه ی خودش بدونه که کمک کنه تا یکی دیگه پر و بال بگیره در دنیای شعر.
از همه دوستان عاجزانه خواهشمندم که اگه میان , حتما نقد کنن و حداقل ایرادات کار رو بگن بهم.
ببخشید پر حرفی منو.
::.نبض غــــــم.::
هیسس...
فقط گوش کن...صدای ِ نبض ِ غم هامو...
سکوت ِ سرد و سنگینت
شکس بغض ِ قدم هامو...
دارم آروم و بی دعوا, دیگه از پیش ِ روت میرم
تو بردی آبرومونو , شبیه ِ آبروت میرم
صدا کن اسممو بازم و از رو صندلیت پاشو...
پشت سر سنگینم , یه کاسه آب بپاشو...
فک کن یه دو سه روزی ,انگاری سفر رفتم
برمیگردم اینجا باز؛ نه.... با تو هدر رفتم...
نگاه ِ تو به دیوارو چمدون توی ِ دست ِ من
چه بی رحمی که میخندی , همیشه به شکست ِ من
یه لحظه چشمتو حتی به سمت ِدر نچرخونی
نبینی اشک میریزم , نبینم که پشیمونی...
صدا کن اسممو بازم و از رو صندلیت پاشو...
پشت سر سنگینم , یه کاسه آب بپاشو...
فک کن یه دو سه روزی ,انگاری سفر رفتم
برمیگردم اینجا باز؛ نه.... با تو هدر رفتم...
"م ی ل ا د" مرداد 1389
ویرایش شده ی ترانه ی نبض غم در سایت گرگ و میش
http://gorgomish.ir/323-.nbz-ghm..html
:: موضوعات مرتبط:
ترانه های میـــــلاد ,
,
:: برچسبها:
ترانه ,
میلاد دارابی ,
نبض غم ,
خانه ترانه ,
:: بازدید از این مطلب : 439
|
امتیاز مطلب : 72
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22