سلام
بی نهایت سپاسگذارم از تمام دوستانی که ترانه ی قبلی رو نقد کردند و نظر دادند.
حتما سعی میکنم اشکالات کارم رو برطرف کنم.
لازم به ذکره که من جواب تمام نقد ها رو در زیر کامنت ها میدم البته در صورتی که نیاز به توضیح باشه که من همیشه سعی میکنم نقدها رو جدی بگیرم و توضیحی در موردش ندم.به قول حامد بصیر که میگفت این اشکال ماست که مخاطب بخشی از ترانه رو متوجه نشده و ما لازم نیست توضیح بدیم و فقط باید اشکالات کار رو برطرف کنیم.
***
3 هفته ای هست که در جلسات خانه ی ترانه شرکت میکنم,واقعا مفید و خوبه. هنوز ترانه ای نخوندم ولی همین شنیدن نقدها و همچنین ترانه هایی که گاهی واقعا قوی هستند میتونه کمک کنه خصوصا به من و امثال من که تازه در ابتدای راه هستیم.
تشکر میکنم از حامد بصیر دوست داشتنی و همچنین جواد نوروزی عزیز که پیشنهاد حضور در این جمع رو به من دادند.
***
میرسیم به ترانه ی بغض شیشه ای که امیدوارم مورد نقد تمام دوستان قرار بگیره.
می خوام داد بزنم بهم نگو هیس...
آخه هیچکی دیگه به فکر ِ من نیس
فقط تو زندگیم تو بودی و بس...
تو هم گفتی برو خلاصی ,ترخیص!
میبینی این روزا غصه پلومه!؟
تمومِ بغض ِ من توی گلومه
حسادت میکنم به هرچی داری...
حتی عروسکت مثل ِ هوومه
واسه گذشتن از تو خیلی دیره
دلم میونِ چشمونت اسیره
روزای زندگیم ابری و تارن...
بیا بذار برن ابرای تیره
د ِ بشکن شیشه ی بغضمو راحت...
خلاصم کن از این غرور و عادت
بذا رو شونه هات بباره اشکام
بدون تو رسیدم آخر خط...
م ی ل ا د بهار 1389
:: موضوعات مرتبط:
ترانه های میـــــلاد ,
,
:: بازدید از این مطلب : 436
|
امتیاز مطلب : 49
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14